جام کوردی-دانشجوی دکترای تخصصی سالمندشناسی با بیان اینکه
سندرم شکنندگی یک مشکل متفاوت دوران سالمندی است، گفت: این سندرم بیماری و ناتوانی نیست اما از لحاظ اهمیت به عنوان هسته اصلی موضوع طب سالمندی محسوب میشود.
پریسا ملایی در گفتوگو با خبرنگار جام کوردی، اظهار کرد: سندرم شکنندگی
یک فرآیند آسیب پذیری فیزیولوژیک پیشرونده و تدریجی است که از مرحله ای که فرد کاملا مستقل است به سمت مرحله وابستگی میرود و این موضوع در سالمندی به حدی اهمیت دارد که به عنوان هسته اصلی موضوع طب سالمندی شناخته شده است.
وی با ذکر اینکه این سندرم صرفا مختص سالمندان نیست، تصریح کرد: این امر میتواند به
دلیل عوارض بیماریها و مشکلات قلبی باشد که در این دوره خود را نشان میدهد.
طبق اظهارات این دانشجوی دکترای تخصصی سالمند شناسی، این سندرم در بُعد جسمی، روحی، روانی و اجتماعی باعث کاهش ظرفیت عملکردی و ذخایر فیزیولوژیک افراد
سالمند و در نهایت افزایش آسیب پذیری میشود و خطر مرگ و میر را افزایش میدهد.
ملایی بیان کرد: این عارضه در سطح میتوکندری و داخل سلول رخ میدهد و باعث بهم خوردن سیستم هموستاز بدن و اختلال
سلولی و عملکرد فیزیولوژیک سلول پس از یک رویداد استرس زا مانند (جراحی، داروی جدید، ابتلا به عفونت و …) میشود در نتیجه مواد زاید در داخل سلول تجمع پیدا کرده و در نهایت منجر به تخریب DNA و کوتاه شدن طول تلومر میشود.
وی با اعلام اینکه وقتی کاهش فیزیولوژیکی به یک سطح اساسی کل میرسد، شکنندگی آشکار میشود، افزود: عوامل ژنتیکی، محیطی و ابتلا به بیماریهای مختلف این نواقص را در سلول به وجود می آورد و در نهایت
منجر به تغییرات چشمگیر و نامتناسب در وضعیت سلامتی میشود.
دانشجوی دکترای تخصصی سالمندشناسی اظهار کرد: حدود 25 درصد افراد در دوره سالمندی دچار frailty یا سندرم شکنندگی میشوند که در سنین بالاتر به 30 تا 45 درصد هم میرسد
ملایی با بیان اینکه این سندرم، بیماری نیست اما عواملی که باعث ایجاد آن میشود میتواند زمینه ایجاد بیماری و معلولیت را در فرد به وجود آورد، گفت:
از طرفی میتواند باعث وخیم تر شدن روند بیماریهای دیگر شود.
وی شاخصهای مهم تشخیص این سندرم را کاهش وزن ناخواسته( کاهش بیش از 5 درصد از وزن در یکسال گذشته)، ضعف( اندازه گیری و بررسی قدرت مچ کردن و چنگ زدن به وسیله دینامومتر)، خستگی( براساس خود اظهاری فرد)، کاهش سرعت راه رفتن و قدم های آهسته (سرعت حرکت در مردان و زنان اما به صورت متفاوت)، کاهش فعالیت براساس فعالیت هفتگی و سوزاندن کالری (برای مردان کمتر از 383 کیلوکالری و برای زنان کمتر از 270 کیلوکالری) عنوان کرد.
دانشجوی دکترای تخصصی سالمندشناسی با بیان اینکه سندرم شکنندگی یک مشکل متفاوت دوران سالمندی است، گفت: این سندرم نه بیماری و نه ناتوانی است اما به لحاظ اهمیت به عنوان هسته اصلی موضوع طب سالمندی شناخته میشود.
ملایی با اشاره به عوامل خطر این سندرم بیان کرد: افتادن های مکرر، بی حرکتی و عدم انجام فعالیت بدنی، سندرم گیجی حاد یادلیریوم همراه با هذیان و توهم (تقریباً 30 درصد از افراد مسن بستری در بیمارستان دچار دلیریوم می شوند و تخمین شیوع نقطه ای دلیریوم در بیماران تحت مراقبت طولانی مدت 15 درصد است) و بی اختیاری ادرار را میتوان از جمله این موارد عنوان کرد.
وی در ادامه افرادی که عوارض جانبی داروها در آن ها بیشتر است، سالمندانی که همزمان به چندین بیماری مبتلا هستند و بالای 85 سال سن و جنسیت مذکر دارند، مشکلات بهداشتی سالمند که باعث محدودیت فعالیت فرد میشود مانند مشکلات قلبی و آنژین،سالمندانی که برای انجام امور شخصی روزانه و کار
منزل به کمک نیاز دارند، اختلال در ADL ،سالمندانی که تنها زندگی میکنند و فعالیت اجتماعی کافی ندارند، سالمندانی که برای فعالیت های IADL نیاز به کمک دارند مانند انجام امورات بانکی، مدیریت مصرف دارو ها، آشپزی، استفاده از تلفن و….،عفونت های مکرر را از دیگر عوامل خطر این سندرم ذکر کرد.
دانشجوی دکترای تخصصی سالمندشناسی گفت: سندرم شکنندگی یا
(Frailty) از این جهت اهمیت دارد که احتمال عوارض جراحی، عوارض جانبی دارو ها، احتمال بستری شدن های طولانی مدت در بیمارستان، ریسک افتادن های مکرر، اختالالت شناختی، افسردگی، بی اختیاری ادراری،
ناتوانی و وابستگی، ابتلا به بیماریهای مزمن و صدمات جسمی، ریسک سپرده شدن به مراکز نگهداری سالمندی و خطر مرگ را افزایش میدهد و فرآیند بهبودی از بیماری در این افراد کاهش می یابد.
ملایی استراتژیهای پیشگیری از این سندرم را انجام فعالیت بدنی منظم و ورزش های مقاومتی، بهبود تغدیه مبتنی بر مصرف بیشتر پروتئین، سبزیجات و مصرف آب کافی در طول شبانه روز، مدیریت مصرف داروها و اصلاح پلی فارماسی (رژیم چند دارویی)، مصرف روزانه منابع غذایی حاوی کلسیم و ویتامین دی، درمان بیماریهای دهان ودندان، استفاده از خدمات توانبخشی برای سالمندانی که مشکلات حرکتی دارند، ارزیابی سالمندان پس از ترخیص از بیمارستان و به حداقل رساندن مدت زمان بستری در بیمارستان برشمرد.
وی با اشاره به اینکه درمان باید در سریع ترین زمان تشخیص، ارزیابی و مداخله شود و به صورت یک پکیج دیده شود نه یک بیماری منفرد، اضافه کرد:
در واقع باید با دید جامع نگر (اجتماعی، روانی و جسمی) نه دید بیمار محور به فرد مبتلا به این سندرم نگریست.
دانشجوی دکترای تخصصی سالمندشناسی، استراتژیهای حمایتی را آموزش عمومی به سالمندان در سطوح مختلف، فراهم کردن امکانات و تسهیلات
در جامعه، دسترسی عمومی سالمندان و افراد معلول به امکانات بهداشتی، حمایت اجتماعی از سالمندان و ایجاد شهر دوستدار سالمند نام برد.