جام کوردی - کاوه اسدی؛ دعوت از خود را به جنوب کشور برای افتتاح بزرگترین ناوشکن امدادی به نام «کوردستان»، فقط یک سفر تشریفاتی یا سفر تفریحی تفسیر نکردم، بلکه سفری بود به عمق یک تغییر آرام اما معنادار در معادلات سیاسی و نظامی ایران، سفری که تمامی هزینههای آن نیز مستقیماً از سوی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تأمین شد و هیچگونه بار مالی بر دوش استانداری کردستان و بیتالمال استان نگذاشت.
همین نکته نیز خود نشاندهنده اهمیت ملی این رویداد و جایگاه فراتر از مرزهای استانی آن است.
بهعنوان یک فعال حوزهی مدنی و اجتماعی، آنچه در این سفر دیدم، فراتر از یک مراسم نظامی، حامل پیامهایی عمیق برای آینده نقش کردها در ساختار تصمیمسازی کشور بود.
نخستین و شاید مهمترین لایه این رویداد، اهمیت نامگذاری این ناوشکن به نام «کردستان» است. به باور من نامها در سیاست، تصادفی انتخاب نمیشوند؛ هر نام، بار معنایی، هویتی و راهبردی دارد. وقتی نام کردستان بر بدنه بزرگترین ناوشکن امدادی تاریخ ارتش ایران در آبهای آزاد نقش میبندد، یعنی هویت یک جغرافیا وارد میدان قدرت نرم و سخت کشور میشود. این دقیقاً همان نقطهای است که «نماد» به «پیام سیاسی» تبدیل میشود.
این اتفاق را نمیتوان جدا از انتصاب تاریخی دریادار شهرام ایرانی بهعنوان فرمانده کل نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تحلیل کرد؛ انتصابی که برای نخستین بار یک کرد را در رأس یکی از مهمترین نیروهای نظامی کشور قرار داد. این رخداد، خود نقطه عطفی در عبور از نگاه سنتی و محدود به نیروهای کورد در ساختار قدرت بود. پس از آن نیز شاهد انتصابات معنادار دیگری بودیم؛ از جمله حضور آرش زرهتن لهونی بهعنوان استاندار کرد و اهل سنت و معاون ویژه رئیسجمهور در حوزه مناطق روستایی و محروم کشور که نشان داد این مسیر، یک استثناء نیست، بلکه آغاز یک روند تازه است.
دومین محور تحلیلی این رویداد از نگاه من، ارزش نمادین «کوردستان» در جغرافیای آبهای آزاد است. کوردستان، سرزمینی کوهستانی و دور از دریاست، اما امروز نامش بر سینه یک ناوشکن در دل دریا میدرخشد. این یعنی کوردستان دیگر صرفاً یک منطقه مرزی تلقی نمیشود، بلکه بخشی از هویت ملی ما در عرصههای راهبردی، فرامنطقهای و حتی بینالمللی است. این پیام، هم برای مردم کردستان امیدآفرین است و هم برای بازیگران سیاسی، حامل یک پیام نرم است: کوردستان در حال ورود به سطوح تازهای از دیدهشدن است.
اما سومین و شاید مهمترین لایه این رخداد، تغییر نگاه حاکمیتی به کوردستان است؛ عبور از نگاه امنیتی به نگاهی فرهنگی، سیاسی و توسعهمحور. وقتی نام کوردستان بر یک ناوشکن نظامی امدادی مینشیند، یعنی این منطقه فقط بهعنوان یک «مسئله امنیتی» دیده نمیشود، بلکه بهعنوان یک «بازیگر ملی» در معادلات آینده کشور تعریف میشود. این دقیقاً همان مسیری است که میتواند جایگاه کردستان را در تصمیمگیریهای کلان کشور تقویت کند.
از منظر یک فعال اجتماعی، این تحولات اگرچه هنوز در آغاز راهاند، اما نشانههایی روشن از بازتعریف نقش کوردها در ساختار قدرت هستند؛ بازتعریفی که اگر تداوم یابد، میتواند بسیاری از شکافهای تاریخی میان مرکز و پیرامون را ترمیم کند. جامعه کوردستان سالهاست که سهم خود را در دفاع از مرزها، امنیت کشور و توسعه ملی ادا کرده است؛ امروز نوبت آن است که این نقش، در سطح تصمیمسازی نیز به رسمیت شناخته شود.
به باور من نباید ناوشکن بزرگ امدادی «کوردستان» را فقط یک شناور نظامی صرف تعریف کرد، بلکه این رویداد یک روایت جدید از دیدهشدن، بهرسمیتشناختن و اعتمادسازی است. اگر این مسیر با انتصابات شایستهمحور، توسعهمحور و برابر ادامه پیدا کند، میتوان امیدوار بود که کوردستان از حاشیه تصمیمگیری به متن آینده سیاسی ایران منتقل شود و این، شاید مهمترین دستاورد این سفر پرماجرا به جنوب کشور بود.
در یک جمله میگویم: دیدهشدن نام «کردستان» نه فقط بر نقشه خشکی، بلکه بر پهنه آبهای آزاد ایران، نشان از تغییر بزرگی است که نشانههای آن هر روز بیشتر هویدا میشود.
۱۴۰۴/۱۰۳