کرمانشاه سرزمین آیینهای کهن، موسیقی اصیل، ادبیات شفاهی و مهماننوازی ریشهدار است؛ اما امروز این سرمایههای فرهنگی آنگونه که شایسته است در مسیر توسعه قرار نمیگیرند. فرهنگ، تنها مجموعهای از جشنها و مراسم نیست؛ بلکه زیربنای شکلگیری هویت جمعی، انسجام اجتماعی و حتی جهتدهنده سرمایهگذاری اقتصادی است. وقتی این زیرساخت نادیده گرفته شود، سایر بخشها نیز به حاشیه میروند.
در سالهای اخیر، تغییر سبک زندگی، مهاجرت نخبگان فرهنگی، کاهش مشارکت جوانان در فعالیتهای هنری و کمرنگشدن آیینهای بومی – از موسیقی تنبور و نقالی گرفته تا مراسمهای محلی – نشانههایی روشن از این غفلت است.
در چنین شرایطی، نبود نگاه راهبردی به فرهنگ موجب میشود ظرفیتهای این استان در حوزه گردشگری، اقتصاد خلاق، صنایعدستی و حتی دیپلماسی فرهنگی مورد بهرهبرداری قرار نگیرد.
فرهنگ اگر به درستی فهم و حمایت نشود، پیامدهایش محدود به هنر و ادبیات نمیماند؛ بلکه ریشههای خود را در مسائل اجتماعی مانند بیکاری، اعتیاد، حاشیهنشینی، کاهش اعتماد عمومی و گسست هویتی نشان میدهد.
این یادداشت، آغاز یک پرونده رسانهای برای بررسی عمیق چالشهای فرهنگی کرمانشاه است. در شمارههای بعدی، تلاش خواهیم کرد بهطور تخصصیتر به موضوعاتی همچون فرسایش میراث ناملموس، نقش آموزش و خانواده، وضعیت هنرمندان، تأثیر فضای مجازی، و ارتباط فرهنگ با اقتصاد و گردشگری بپردازیم.
امید آن است که بازتاب این مباحث، زمینهای برای گفتوگو، همافزایی و اصلاح روندها در حوزه فرهنگ استان باشد