به گزارش جام کوردی، در جغرافیایی که مرزها نه دیوار، بلکه فرصت گفت‌وگوی فرهنگی هستند، نقش مدیران فرهنگی بیش از هر زمان دیگری تعیین‌کننده است.

تعامل فرهنگی با اقلیم کردستان عراق، برای استان‌های مرزی صرفاً یک انتخاب نیست؛ یک ضرورت راهبردی است که می‌تواند به همگرایی اجتماعی، نزدیکی تمدنی و تقویت دیپلماسی نرم کشور منجر شود.

بررسی میدانی و گفت‌وگو با فعالان و دست‌اندرکاران حوزه فرهنگ نشان می‌دهد که مدیریت فرهنگی استان کردستان (سنندج) طی سال‌های اخیر با نگاهی فعال و آینده‌محور، توانسته نقش مؤثری در گسترش همکاری‌های فرهنگی با اقلیم کردستان ایفا کند.

ارتباط مستمر با نهادهای فرهنگی اقلیم، استقبال از برنامه‌های مشترک و باور به اشتراکات تاریخی و زبانی، سنندج را به یکی از محورهای موفق دیپلماسی فرهنگی در غرب کشور تبدیل کرده است.

در مقابل، عملکرد اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کرمانشاه با توجه به ظرفیت‌های کم‌نظیر این استان، جای پرسش‌های جدی دارد.

کرمانشاه با پیشینه تمدنی، جایگاه فرهنگی، تنوع قومی و هم‌مرزی مستقیم با اقلیم کردستان، می‌توانست در صف اول تعاملات فرهنگی ایران و عراق قرار گیرد؛ اما شواهد موجود از فقدان ارتباط مؤثر، ابتکار عملی و برنامه مشخص در حوزه همکاری‌های فرهنگی فرامرزی حکایت دارد.

این سکون و انفعال مدیریتی، در شرایطی رخ می‌دهد که تجربه استان‌های همجوار نشان داده است دیپلماسی فرهنگی نه نیازمند بودجه‌های کلان، بلکه محتاج اراده، شناخت و حضور میدانی مدیران است.

تفاوت عملکرد سنندج و کرمانشاه، بیش از هر چیز تفاوت در نوع نگاه به مأموریت فرهنگی را نمایان می‌کند.

جامعه فرهنگی و هنری انتظار دارد مدیران متولی فرهنگ، از مدیریت پشت میز عبور کرده و با درک تحولات منطقه‌ای، فرهنگ را به عنوان پلی برای ارتباط، اعتمادسازی و نزدیکی ملت‌ها به‌کار گیرند.

کرمانشاه هنوز این فرصت را دارد که با بازنگری در رویکردها، جایگاه شایسته خود را در تعاملات فرهنگی با اقلیم کردستان بازیابد؛ اما این امر، بدون تغییر در شیوه مدیریت، محقق نخواهد شد.


رضا رحمتیان