از رقصِ قلم بر صفحهٔ کاغذ نوشتهای پدید میآید که ممکن است از هر چیزی سخن بگوید؛ اما نه هر نوشتهای ارجمند است و نه هر قلمی شایستهٔ ستایش.
نویسندهای که قلم خود را وا میدارد تا از مردم و برای مردم بنویسد، پرچم جاودانگی خود را بر قلهٔ ادبیات یک ملت استوار ساخته است.
“علیاشرف درویشیان” در سوم شهریور ماه ۱۳۲۰ در محلهٔ «آبشوران» کرمانشاه و در یک خانوادهٔ فقیر کارگری چشم به جهان گشود.
او از همان دوران کودکی مجبور بود در کنار درسخواندن، برای گذران زندگی کارگری کند و زحمت بکشد. همین زندگی سخت و فقیرانه که شادی و لطافت دنیای کودکی او را به یغما برده بود سبب شد که به مردی بزرگ و نویسندهای نامور تبدیل شود.
وی از سال ۱۳۳۷ و پس از گذراندن دورهٔ دانشسرای مقدماتی به مدت ۸ سال در روستاهای کرمانشاه به معلمی پرداخت. دوران معلمی درِ دیگری در مقابل چشمانش گشود تا زندگی تلخ و تاریک کودکان را به تماشا بنشیند و به ذهن بسپارد.
ناگفته پیداست که آن دورهٔ ۸ سالهٔ آموزگاری در کنار دوران کودکیِ خودِ او، دستمایهٔ قصههایی شد که سالها بعد به رشتهٔ تحریر درآورد. بهویژه اینکه او دنیای قصه را به بهانهٔ حکایتهایی که مادربزرگش در زیر کرسی شبهای سرد زمستان در گوش او زمزمه کرده بود، بهخوبی میشناخت.
درویشیان پس از مدتی تحصیلاتش را از سر گرفت و دوران کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و سپس کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. همزمان نیز در دانشسرای عالی تهران در رشتهٔ مشاوره و راهنمایی به تحصیل پرداخت.
علیاشرف درویشیان برجستهترین چهرهٔ داستاننویسی در ادبیات کرمانشاه و یکی از چهرههای شاخص ادبیات داستانی ایران است. او آثار متعددی خلق کرده است که بیشتر آنها تجربهٔزیستی خودش است و بسیاری دیگر تجربهٔ همزیستی با کودکان فقر.
درویشیان بیش از همه برای کودکان نوشته است تا شاید بخشی از زندگی اندوهبار و توانفرسای آنان را به زبان قلم به تصویر بکشد.
بسیاری از آثار او در حوزهٔ ادبیات کودک قرار میگیرد و در دیگر آثارش، اگرچه شاید کودکان بهطور مستقیم مخاطب قصهها نباشند اما در سطر به سطر آنها حضور دارند.
اشرفِ ادبیات کرمانشاه راوی رنج است؛ راوی سفرههای بینان، راوی دستهای کوچک ترکخورده از خشونت گچ و سیمان. قلم او تصویرگر شکمهای گرسنهٔ بچههایی است که اگر چایشیرین صبحانهشان بریزد، باید ناشتا بمانند به این امید که چیزکی در دیگ نهار بپزد یا نپزد.
او یک نویسندهٔ واقعگرایِ بهتماممعنا است. قلمش را نه میآلاید نه میپیراید؛ بلکه دست مخاطب را میگیرد و با خود به خانهها میبرد و با زبانی ساده و صمیمی به روایت قصههایشان مینشیند.
درویشیان نویسنده پرکاری است و آثار متعددی خلق کرده است. بیشتر کتابهای او در حوزهٔ ادبیات داستانی، ادبیات کودک و فرهنگ عامه است.
شناختهترین اثر او رمان چهار جلدیای است که «سالهای ابری» نام دارد. از دیگر کتابهای او میتوان «آبشوران»، «فصل نان»، «همراه آهنگهای بابام»، «گلطلا و کلاش قرمز»، «روزنامهدیواری مدرسهٔ ما»، «کی برمیگردی داداش جان»، «آتش در کتابخانهٔ مدرسهٔ بچهها»، «افسانهها و متلهای کُردی»، «داستانهای محبوب من»، «واژهنامهٔ گویش کرمانشاهی»، «قصههای آن سالها»، «فرهنگ افسانههای کُردی»، «از این ولایت»، «ابر سیاه هزار چشم»، «سلول ۱۸»، «دُرُشتی»، «یادمان صمد»، «هفت مرد، هفت داستان»، «خاطرات صفرخان»، «دانه و پیمانه» و… را نام برد.
تعدادی از این کتابها به زبانهای دیگر در نقاط مختلف جهان ترجمه شده است. چنانکه پیش از این نیز گفته شد، مضمون بسیاری از این کتابها، کودکاناند و دنیای پر از رنجشان و آرزوهای کوچک اما دستنیافتنیشان با زبانی ساده که زبان مردم است.
درویشیانِ دردآشنایِ راویِ درد، در چهارم آبان ۱۳۹۶ در سن ۷۶ سالگی پس از سالها بیماری درگذشت و در هشتم آبانماه، دور از شهر و همشهریانش در «بهشت سکینهٔ» کرج آرام گرفت تا قلمش نیز آرام بگیرد و آنچه باقی ماند رشتههای کلماتی است که هرگز نخواهند گسست.
گردآورنده – فرزانه کرمی