نیمه شب گذشته بنا به اطلاع رسانی یک دوست رسانه ای متوجه شدم که آتش سوزی روز گذشته خیابان سعدی که در برخی رسانه ها با عنوان “خانه متروکه” مطرح شده بود همان خانه قدیمی امیر مقتدر است که بعدها با نام وطنچی شناخته شد و البته حالا سالهاست که مالکیت آن با خانواده عیوضی است.
طبق روال پیگیر دریافت پاسخی از مسئولین شدم، از آنجا که روز تعطیل بود و روابط عمومی شهرداری تلفن بنده را پاسخ نداد از فرماندار موضوع را پی گیری کردم که ایشان علت واقعی حادثه را بیان نکرده و متذکر شد که موضوع در دست بررسی است.
ناچار پیگیر پاسخی از میراث فرهنگی شدم اما تماس با 3 چهره مطرح میراث مرا به جایی نرساند، آنها حتی نمیدانستند مالک واقعی این مکان کیست و ساختمان با نام امیرکل، امیر تومان شناخته می شود یا خانه امیر مقتدر و یا وطنچیست!
با این حال و بنا به گفته یکی از کارشناسان میراث آتش سوزی اگر در همان خانه قدیمی وطنچی بوده باشد ارزش میراثی داشته است، چون قدمت خانه مذکور بنا به گفته ایشان به اواخر دوره قاجار یا اویل پهلوی اول می رسد یعنی حدودا 100 سال قدمت داشته است.
از آنجا که پاسخ قانع کننده ای درباره مالکیت این ساختمان از میراثی ها نگرفتم نهایتا دست به دامان “عباس کشمیری” شدم، چهره آشنای تاریخ کرمانشاه و موثق ترین گفته را از زبان ایشان شنیدم که گویا این خانه همان خانه امیر مقتدر یا وطنچی است که مدتها پاتوق معتادان بوده و پیشتر دیوارهایش تخریب شده است.
پی گیری گزارش عموما از فرسنگها فاصله بسیار سخت است و همین فاصله گاها می تواند خبر را با موارد جنبی و گاها غیر واقعی خلط کند. از همین رو در این نوشتار بسیار احتیاط کردهام. با این حال اما نمیشود بیخیال اخبار جنبی این واقعه شد.
گزارش برخی شهروندان حاکی از آن است که گویا تیم آتش نشانی به رغم حضور در محل با تاخیر وارد عمل شده است، نکته مهمی که ظن عمدی بودن واقعه را تشدید میکند.
از همین رو پیگیر پاسخی از روابط عمومی آتش نشانی بودم که ایشان ضمن رد این موضوع هرگونه اهمال را تکذیب کرد و متذکر شد که نیروها به موقع رسیده اند و زمان تماس و اعزام به محل در سیستم ضبط مکالمه یا اعلام حریق ثبت شده و کس یا کسانی به رسانه ما گزارش خطا دادهاند.
او البته تصریح کرد که پاسخگویی درباره علت وقوع حادثه باید مبتنی بر درخواست مالک، میراث فرهنگی و یا دادستانی باشد.
به هر حال مسئله اصلی آن است که چرا باید سرنوشت یک خانه قدیمی آن هم درست در دل شهر به جایی برسد که پاتوق معتادان شود و یا چگونه است که خود میراثی ها درباره نام یا مالکیت این ساختمان متفق القول نیستند؟!
آیا وقوع چنین رخدادهایی عمدی یا غیرعمد نباید ما را نسبت به وضعیت دیگر ساختمان های قدیمی سطح شهر که نمونه های نیمه مخروبه آن در حوالی وزیری و فیض آباد کم نیست حساس کند؟
آیا میراث نباید برنامه ای برای عدم تکرار چنین رخدادهایی در شهر داشته باشد؟ وظیفه فرمانداری و شهرداری در این حوزه چیست و آیا سکوت و ابهام درباره پاسخگویی در خصوص علت وقوع حادثه یا دیرکرد احتمالی عملیات اطفای حریق این سوال را در ذهن مخاطب و هر شهروند مسئولی ایجاد نمی کند که گاها چنین وقایعی یک سنایوری از پیش تعیین شده است که منافع فرد یا گروه خاصی را تامین می کند؟
من در رسانه ای کار می کنم که پیگیر توسعه حضور توریست های عراقی در ایران و بویژه کرمانشاه است، آیا با چنین وضعیتی قرار است برای تقویت صنعت توریسم در استان دل بسوزانیم؟ که اگر به واقع چنین است با این میزان از مدیریت ره به جایی نخواهیم برد!
لیلا سعدوندی