به گزارش جام کوردی، در این نوشتار که پیشتر در میلکان منتشر شد بخش مهمی از نیازهای جامعه فرهنگ و هنر مطرح شده است. متن این دلنوشته به قرار ذیل است:
▫️آقای رئیس جمهور!
سفر شما به کرمانشاه در این برهه از تاریخ، فرصتی است برای بازخوانی دردِ دیرینهی مردمی که نه تنها در محرومیت اقتصادی، که در گورستان خاموشِ فرهنگ و هنر نیز نفس میکشند. این شهر، با سنگنگارههای بیستون و تاقوهسان که حافظهی تصویری ایران را در سینه دارند، امروز به واسطهی تعطیلی تنها نهاد آکادمیک هنری خود، در آستانهی گسست از هویت چند هزارسالهاش ایستاده است.
▫️آقای رئیس جمهور!
دانشگاه فرهنگ و هنر کرمانشاه، که در دهه ۱۳۸۰ با رشتههای هنری متعدد و بیش از ۵ هزار دانشجو آغاز به کار کرد، نه تنها بار مالی بر دوش دولت نداشت، بلکه در سه سال پایانی فعالیتش، با برگزاری ۷۰۰ رویداد فرهنگی-هنری، عملاً بخشی از مسئولیتهای دولتی در حوزهی فرهنگ را نیز برعهده گرفت. اما در سال ۱۳۹۸، با مصوبهی شورای عالی اداری برای «کاهش هزینههای دولت»، این دانشگاه تعطیل شد. تصمیمی عجولانه و دور از درایت که کرمانشاه را از تربیت نیروی متخصص محروم و غنای فرهنگی این خطه را تهدید کرد. امروز، پنج سال پس از آن تصمیم، پیامدهایش را در خیابانهای این شهر میبینیم؛ جوانانی که هنر تنها پنجرهی امیدشان بود، یا به حاشیه رانده شدهاند یا مجبور به مهاجرت به کلانشهرها.
▫️آقای رئیس جمهور!
این تعطیلی، تنها یک دانشگاه را نشانه نرفت؛ بلکه ضربه ای به قلب اقتصاد خلاق غرب ایران بود. کرمانشاه با ظرفیت بیهمتایش در جذب گردشگری فرهنگی (سالانه بیش از ۲ میلیون گردشگر) و هنرهایی مانند موسیقی مقامی کُردی که با همت شخصی شهرام ناظری، کیهان کلهر، علیاکبر مرادی و … جهانی شد، میتوانست به قطب صنایع خلاق تبدیل شود. اما امروز، هنر کرمانشاه دارد میمیرد.
▫️آقای رئیس جمهور!
میدانیم وعدههایی برای جبران داده شده است؛ استاندار کرمانشاه در اردیبهشت ۱۴۰۴ از برنامهریزی برای تأسیس «دانشکده هنر» در دانشگاه رازی و «دانشکده میراث فرهنگی» در دانشگاه آزاد خبر داد. شهردار کرمانشاه این شهر را به عنوان پایتخت فرهنگی شهرهای آسیایی معرفی کرد؛ اما آیا این وعدهها و عناوین کافی است؟ چرا اصفهان با داشتن دانشگاه هنر مستقل، از چنین بحرانی مصون مانده، اما کرمانشاه باید با دستاویز «تمرکززدایی»، از حق خود محروم بماند؟ نظام آموزشی ما هنر را «کالای لوکس» میپندارد و توسعهی آن را منحصر به تهران میکند، غافل از آنکه ۷۰ درصد دانشجویان دانشگاه تعطیلشده از مناطق محروم غرب ایران بودند. این همان «عدالت آموزشی» است که در سند چشمانداز ۱۴۰۴ بر آن تأکید شده؟ یادتان باشد تن کرمانشاه زخمی کلنگهای بیشماری است که وعدهگاه پروژههای ملی و بینالمللی بودهاند؛ پس لطفا به جای کلنگ پروژهی دانشگاه هنر، قیچی افتتاح را با خودتان بیاورید.
▫️آقای رئیس جمهور!
سفر شما به کرمانشاه میتواند دو سرنوشت را رقم بزند: یا سنگ بنای پردیس بینالمللی هنر غرب ایران را میگذارید؛ دانشگاهی که با رشتههایی مانند: موسیقی، تئاتر، سینما، گرافیک، نقاشی، هنرهای سنتی و … نه تنها دانشجویان داخلی، که هنرجویان جهانی را جذب کند. دانشگاهی که با برگزاری ورکشاپهای بینالمللی در کنار تاق بستان، گردشگری فرهنگی را رونق بخشد و با همکاری نهادهایی مانند یونسکو، هنرهایی مانند خوشنویسی مکتب کلهر را ثبت جهانی کند و یا نام کرمانشاه در تاریخ ایران به عنوان شهری که هنر را در گورستان فقر و ریزگردها دفن کرد ثبت خواهد شد.
پس پیشنهادهای عملی ما در ابتدا احیای فوری دانشگاه هنر کرمانشاه تحت عنوان «دانشگاه ملی هنر غرب ایران» با بودجهی ویژهی وزارت علوم و تبدیل دانشگاه به پایگاه اقتصاد خلاق با ایجاد رشتههای مرتبط با صنایع فرهنگی و جذب سرمایهگذاران داخلی و خارجی و در نهایت تشکیل کمیتۀ سهجانبه (دانشجویی، استادی، مردمی) برای بررسی دلایل تعطیلی دانشگاه پیشین، چرایی اجرایی نشدن مصوبه سفر مبنی بر ایجاد دانشگاه هنر کرمانشاه و نظارت بر اجرای مصوبات جدید خواهد بود.
▫️آقای رئیس جمهور!
سنگنگارههای بیستون، کهنترین اسناد بصری ایران، امروز نه در کلاسهای درس، که تنها در قاب عکسهای توریستی زنده ماندهاند. اگر دانشگاه هنر احیا نشود، موسیقی مقامی کُردی آخرین نواهایش را زیر آوار بیتوجهی و زلزلهی عدم مدیریت و عدالت زمزمه خواهد کرد. شما میتوانید با یک تصمیم، نام کرمانشاه را از «نماد محرومیت» به «الگوی احیای هنرهای بومی» تبدیل کنید. تاریخ قضاوت خواهد کرد؛ آیا این سفر، نقطهی عطفی برای هنر ایران بود یا سنگمزار دیگری بر گورستان فرهنگ؟