به گزارش جام کوردی، آنچه در کردستان بهعنوان «جایزه قلم هژار» رخ داد، یکی از بزرگترین اتفاقات فرهنگی، ادبی و علمی بود که کمتر شاهد آن بودهایم.
همواره یکی از دغدغههای فعالان فرهنگی و ادبی مناطق کردنشین، نبود اتفاقی ثابت و سالانه با محوریت ادبیات بوده است که بتواند همه گویشهای کُردی را تحت عنوان یک جایزه ادبی به دور هم جمع کند. اگرچه جایزه قلم هژار صرفاً ادبیات نبود و چند زمینه دیگر هم در کنار ادبیات داشت، اما حوزه ادبیات آن پررنگتر بود و بسیاری از شاعران و نویسندگان کُرد از ترکیه، عراق، ایران، سوریه و کشورهای اروپایی و استرالیا در آن شرکت کرده بودند.
بهعنوان کسی که همواره دغدغه ادبیات کُردی داشته و خود نیز در این رخداد شرکت کرده بودم، اذعان میدارم که شاهد یکی از بزرگترین و مهمترین برنامههای فرهنگی و ادبی بودم. نکته مثبت و امیدوارکننده آن، محوریت دانشگاه کردستان در برگزاری این جایزه بود. اگرچه اشکالاتی در زمینه اسکان، انتخاب سالن و کیفیت میزبانی وجود داشت، اما به قول عزیزی «کاش برای ادبیات سرپا بایستیم و در کف اتاق هتلی بخوابیم».
اتفاقات فرهنگی یک سال اخیر در استانهای کردنشین مانند «جایزه ادبی کال» در سنندج، مسابقه دکلمه شعر کُردی کودکان در کرمانشاه، جشنواره هوره در چوار، جایزه گویندگی کُردی «بلوط» در کرمانشاه، جایزه «چیروک کوردی» در مهاباد، جشنواره «هلپرکه» در بانه، جشنواره ادبی «تا زریبار و دیریک» در مریوان، مسابقه «آوای باستانی هوره» در کرمانشاه، جایزه «منال و ملیوچگ» در ایوان، جوایز ادبی «بیستون» و «سخن» در کرمانشاه، یادواره «حلبچه» در سنندج و… همگی نشان از خیز مثبت به سمت اعتلای فرهنگ و ادبیات کُردی دارد.
اما همیشه خودزنیهایی هم وجود دارد. بسیاری بر علیه این اتفاقات برمیخیزند؛ یا چون خود موفق نبودهاند، سطح علمی و ادبی آن را زیر سؤال میبرند، و یا اتهاماتی به برگزارکنندگان آن وارد میکنند. کسانی هستند که اگر خود محور و در متن نباشند، در مقابل آن جبهه میگیرند. این مهمترین وجه منفی حوزه فرهنگ و ادبیات است که از توهم «خودبرتربینی» و «خودبزرگبینی» برمیخیزد.
هرچند برخی انتقادها جنبه منطقی دارد و کسانی هم هستند که بیطرفانه، دست به انتقاد میزنند و آنچه را که بیان میکنند، میتواند راه را برای برنامههای آتی هموارتر نماید. بیشک، برگزارکنندگان این رخدادها نیز خود را عاری از اشکال نمیبینند و قطعاً خود را در معرض قضاوت دیگران قرار خواهند داد.
اما بیایید قبول کنیم که:
میزبانی از بیش از هزار نفر که عمدتاً از چهرههای ادبی، فرهنگی، علمی و هنری کُرد بودند، کاری بس عظیم است.
در نظر گرفتن جایزه ۲۰۰ میلیون تومانی برای برندگان، احترام گذاشتن به شأن و جایگاه هنرمند است. محوریت دانشگاه کردستان در این خصوص امری ارزشمند است.
پای کار آمدن مسئولین در مقوله فرهنگ و ادبیات، همواره یکی از دغدغههایمان بوده است. و دهها دستاورد مثبت دیگر.
اگرچه کاستیهایی هم وجود داشت: آثار زیادی ارسال شده بود و قطعاً داوری این آثار، بهخصوص در زمینه شعر، کار آسانی نبود. بسیاری از چهرههای مطرح ادبیات کُردی در متن برگزاری و یا داوری آثار حضور نداشتند. بازه زمانی چاپ آثار ارسالی مشخص نبود، در حالیکه میتوانست به کتابهای چاپشده در دو سال اخیر اختصاص یابد. امیدوارم دوره دوم این جایزه، به کتابهای سال اختصاص یابد تا زمینه رقابت فراهم و ایجاد انگیزه بیشتر شود.
و دست آخر اینکه نگاهی جدیتر و دقیقتر به این جایزه به وجود بیاید و کیفیت فدای کمیت نشود.
ما باید بپذیریم که برگزاری چنین برنامههایی ارزشمند است و چه بهتر که اگر قرار است بودجهای به برنامهای اختصاص یابد، صرف برنامهای فرهنگی شود.
صرفنظر از تمام شایعهها و برداشتهایی که به برگزارکنندگان این برنامه میزنند و گاه آنها را وابسته به فلان نهاد و فلان جا میدانند (که کاری به درست یا غلط بودن آنها ندارم)، اما آنکه سود برد، ادبیات و فرهنگ کُردی بود.
و آنچه ارزشمندتر بود، ورود دانشگاه به مقوله فرهنگ بود.
بههرحال از این به بعد،
سنندج را با دو جایزه «هژار» و «کال»،
مهاباد را با «کورتهچیروک» (داستان کوتاه)،
ایوان را با «منال و ملیوچگ»،
چوار را با «هوره»،
بانه را با «هلپرکه»،
مریوان را با «تئاتر خیابانی» و جشنواره ادبی «تا زریبار و دیریک»،
و کرمانشاه را با «جایزه بلوط»، «جایزه ادبی کرماشان» (اسفند ماه)، «دکلمه کُردی کودکان» و مسابقه «هوره»
به خاطر بسپاریم.
به این امید که دانشگاه رازی کرمانشاه و دانشگاه ایلام نیز از خواب گران برخیزند و خودی نشان دهند.
به قلم رضا جمشیدی