به گزارش جام کوردی، جشنواره منطقهای هوره که در شهرستان چوار استان ایلام برگزار شد، ضمن اینکه شاهد اجرای آوای باستانی هوره بود، فرصتی را هم برای معرفی پژوهشهای صورتگرفته در این زمینه فراهم کرد. در این راستا، کتاب «هوره: میراث جاودانه موسیقی زاگرس» نوشتهی زینب کریمی و مسعود ورمزیار موفق به کسب جایزه شد. در این خصوص با زینب کریمی به گفتوگو نشستهایم.
در چه زمینهای موفق به کسب عنوان در جشنواره هوره چوار ایلام شدید؟
پژوهش من با عنوان «هوره: میراث جاودانه موسیقی زاگرس» در جشنواره ملی-منطقهای هوره ایلام بهعنوان اثر برتر تألیفی و پژوهشی برگزیده شد. این کتاب به تحلیل زبانشناختی، زیباییشناختی، جامعهشناختی و آسیبشناسی هوره میپردازد و تلاش کرده است تا این میراث ناملموس را از زوایای علمی و فرهنگی واکاوی کند. موفقیت این اثر مرهون نگاه جامع و میدانی به هوره، از ریشههای تاریخی تا کارکردهای اجتماعی آن در جهان معاصر است.
موضوع کتابتان در چه زمینهای است؟
کتاب حاضر یک پژوهش بینرشتهای است که هوره را بهعنوان یکی از کهنترین گونههای آوازی زاگرس بررسی میکند. محورهای اصلی کتاب عبارتاند از:
تاریخ و خاستگاه هوره: پیوند آن با آیینهای باستانی مانند میتراییسم و زرتشتی، البته بر اساس آثار باستانی و شواهد برجا مانده از آن دوران همچون مهر استوانهای چغامیش و مجسمهی ارونانشه، خوانندهی دربار سومری.
ساختار موسیقایی: مقامهای هوره، ریتم آزاد و تکنیکهای منحصربهفرد اجرا.
کارکرد اجتماعی: نقش هوره در سوگواری، زندگی اجتماعی، عاشقانه، حماسی، مقاومت و هویتسازی فرهنگی کردها.
آسیبشناسی: تهدیدهای جهانیشدن و راهکارهای احیای این هنر اصیل.
بهعنوان یک پژوهشگر، خاستگاه و جایگاه هوره را در کجا میبینید؟
هوره ریشه در تاریخ چند هزار سالهی زاگرس دارد. از نظر من:
خاستگاه: هوره بازماندهی آوازهای نیایشی باستانی است؛ برخی پژوهشها آن را به «اهوره» (ستایش اهورامزدا) مرتبط میدانند. همچنین، شباهتهای آن با موسیقی آیین یارسان و فرهنگ شفاهی کردها، نشاندهندهی تداوم یک سنت زنده است.
جایگاه امروز: هوره نهفقط یک موسیقی، بلکه زبان طبیعی غم و حماسه است که هویت جمعی مردمان زاگرس را روایت میکند. متأسفانه امروزه به دلیل کمتوجهی، این هنر در معرض فراموشی قرار گرفته است.
برگزاری چنین جشنوارههایی تا چه حد میتواند در شناساندن این آوای باستانی مفید باشد؟
جشنوارههایی مثل هوره چوار نقشی حیاتی دارند، زیرا موارد ذیل را محقق میکنند:
آگاهیبخشی: معرفی هوره بهعنوان یک هنر فاخر، فراتر از مرزهای جغرافیایی.
انگیزهبخشی: تشویق نسل جوان به یادگیری و اجرای هوره با حفظ اصالت.
مستندسازی: ثبت علمی و هنری این میراث برای جلوگیری از تحریف.
اما باید به دنبال برنامههای بلندمدت مانند تأسیس مراکز پژوهشی موسیقی نواحی باشیم.
انتظارتان از مسئولین فرهنگی چیست؟
حمایت مالی و قانونی: اختصاص بودجه برای پژوهشهای میدانی و حمایت از هنرمندان هورهخوان.
آموزش عمومی: گنجاندن هوره در برنامههای درسی مدارس و دانشگاههای منطقه.
تبلیغات ملی: معرفی هوره در رسانههای سراسری بهعنوان بخشی از تنوع فرهنگی ایران.
حفاظت از اصالت: مقابله با تحریفهای تجاری و مدگرایی که هوره را از ماهیت اصلیاش دور میکند.
و اما سخن پایانی
هوره صدای زاگرس است؛ صدایی که تاریخ، عشق و رنج یک قوم را در خود دارد. امیدوارم با همکاری پژوهشگران، هنرمندان و مسئولان، این میراث را نه در موزهها، بلکه در زندگی مردم زنده نگه داریم.
گفتگو-رضا جمشیدی